آوای جامعه / گروه آژیر /
فرض کنید، در این صحنه شما به جای ماموران آتش نشان درخودروهای آتش نشانی باشید و بخواهید دراین ترافیک سنگین که حتی موتورسیکلت سوارها هم نمی توانند ازلابه لای آن فرار کنند، برای اطفای حریق و نجات جان شهروندان عازم محل حادثه شوید، در این شرایط چه میکنید؟
بی شک شما دراین شرایط تنها به امید باز شدن مسیر، آژیر کشان در انتظار مسیر عبوری برای رسیدن به محل حادثه هستید. آژیری که حتی صدای آن درهیاهوی ترافیک و بوغ های ممتد خودروها گم می شود!
شاید زمانی که به محل حادثه برسید، دیگر کار از کار گذشته باشد و این دیالوگ آخرین جمله ای باشد که از طریق بی سیم به فرمانده عملیات آتش نشانی اعلام می کنید: «شهروند مورد نظر مرد !»
اما فرض کنید که شما به جای یکی از رانندگان خودروهای شخصی و یا حمل و نقل عمومی پشت ترافیک سنگین باشید، با شنیدن صدای آژیر خودروهای آتش نشان چه واکنشی از خود نشان می دهید، نسبت به صدای آژیر بی تفاوت هستید و یا تلاش می کنید تا مسیرعبوری را برای خودرهای امداد باز کنید؟
تحقیقات نشان می دهد، بیشتر شهروندانی که از نزدیک تجربه ای درمواجه شدن با حریق ندارند، در اینگونه موارد به آژیر خودروهای امدادی بی توجه و تنها به فکر فرار از ترافیک و رسیدن به مقصد هستند. درحقیقت آتش و آژیر آتش نشان ها را جدی نمی گیرند!
اما آن گروه از شهروندانی که در شرایط واقعی آتش سوزی قرار گرفته اند و از نزدیک ترس ، اضطراب و نگرانی را احساس کرده اند، زمانی که صدای آژیر خودرو های امدادی را می شوند، ناخودآگاه تنشان می لرزد و تصاویر گذشته جلوی چشمانشان ظاهرمی شود. این گروه از شهروندان تلاش می کنند تا به هر شکل ممکن به ماموران آتش نشانی برای رسیدن به مقصد و نجات جان شهروندان کمک کنند.
به راستی چرا ما آدم ها تا زمانی که در شرایط واقعی یک رویداد و یا حادثه قرار نگیریم، وقایع را جدی نمی گیریم و تنها به فکر رفع و رجوع کارهای خودمان هستیم؟
فراموش نکنیم، آتش مثل مرگ است، ناگهان سر می رسد، درو می کند، می سوزاند و گاه می کشد و اگر هم زنده بگذارد اثرش تا سال ها و سال ها باقی می ماند. همین!
*این فیلم مربوط به میدان چهارصد دستگاه واقع در منطقه ۱۴ تهران است.
دیدگاه ها (0)