آوای شهر » خبر » نبض جامعه » یادداشت میهمان
کد خبر : 39405
یکشنبه - 8 خرداد 1401 - 17:45

ضرورت واکاوی مقرون به صرفه بودن ترویج بلند مرتبه سازی

گرچه ضرورت داشت که این مهم چند دهه زودتر و در دوره های مدیریت شهری قبلی انجام می گرفت اما امید است با انجام این پژوهش، هزینه های پیدا و پنهان رویکرد چیره و جاری شهرسازی در نظام شهرسازی ما برآوردی دقیق و همه جانبه شود.

ضرورت واکاوی مقرون به صرفه بودن ترویج بلند مرتبه سازی

محمد منان رئیسی*

بار دیگر یک ساختمان بلند مرتبه در ایران فرو ریخت و بحث درباره قاصر و مقصر نظیر ضرورت رعایت ایمنی و مقررات ملی ساختمان، بحث داغ روز شده است.

نگارنده ضمن عرض تسلیت به ویژه به مردم شریف آبادان و بازماندگان این حادثه تلخ، ترجیح می دهد به جای آنکه به روش مرسوم بحث را به موضوعات نظیر ضرورت رعایت ایمنی و موضوعات فنی در بلند مرتبه ها تقلیل دهد، موضوع را از یک پله عقبتر محل بحث قرار دهد.

آن طور که در برخی مجامع علمی و همچنین مدیریتی مطرح است، دلیل اصلی ترویج توسعه عمودی و بلند مرتبه سازی، محدودیت زمین و ضرورت صرفه جویی در مصرف زمین با رویکردی اقتصادی و مقرون به صرفه است، این نگاهی وارداتی و برگرفته از تمدن معاصر غرب است را می توان برای اولین بار در مقالات و یادداشت های منتشر شده در مجله آرشیتکت (اولین و تنها مجله تخصصی معماری و شهرسازی در اوایل دوره پهلوی دوم) مشاهده کرد.

حدود ۸۰ سال پیش، اژدری در مقاله ای در این مجله، مدیران، سرمایه گذاران و حرفه ورزان را با این عبارات، توصیه به جایگزینی توسعه عمودی در مقابل توسعه افقی کرد: « راه حلی که آنها (کشورهای غربی) برای مسکن دادن اشخاص پیدا کرده اند از هر حیث، «مقرون به صرفه تر» است.

به این معنی که از ساختمان های بزرگ دارای چندین طبقه و هر طبقه دارای چندین آپارتمان و یا اتاق های متعدد استفاده می شود، اینجانب نظر سرمایه دارن کشور را به این موضوع جلب می کنم که با اجرای چنین برنامه ای علاوه بر آنکه خدمت بزرگی به مردم بی خانمان ایران خواهند کرد از سرمایه خود نیز استفاده مشروع و مطمئن خواهند برد.

چند سال بعد، با تصویب قوانینی نظیر قانون تملک آپارتمانها در سال ۱۳۴۳ برای تشویق احداث ساختمانهای بلند، این رویکرد صورت قانونی پیدا کرد و متاسفانه تا به امروز نیز همچنان، رویکرد غالب شهرسازی در ایران است.

به نظر می رسد آنچه که باعث توجیه اولیه این رویکرد شده بود و هنوز هم به همان توجیه استناد می شود، مقرون به صرفه بودن آن در مقایسه با رویکرد توسعه افقی با توجه به محدودیت زمین است، گرایش به بلند مرتبه سازی و آپارتمان سازی از یک سو و گرایش به کوچک‌ سازی و سلول‌ سازی از سوی دیگر، البته از نظر اقتصاد سرمایه‌داری توجیه‌ دارد، زیرا وقتی وقتی ساختمان ها و خانه های سنتی و وسیع، جای خود را به آپارتمان های کوچک امروزی می دهد، ما مجبور به هزینه های گوناگون در شهرهای امروزی می شویم که همه این هزینه ها در مجموع، به سود بنگاه ها و کارتل های اقتصادی است.

برای مثال در سبک زندگی آپارتمانی، بیشتر برای مهمان دعوت کردن باید به رستوران مراجعه کنیم و برای پذیرایی از مهمانانمان در رستوران، هزینه پرداخت کنیم و یا برای تربیت کودکانمان باید آنها را به مهد کودک ببریم و هزینه کنیم.

برای ورزش و تحرک باید به باشگاه برویم و هزینه کنیم، حتی برای محصولات ساده و اولیه غذایی و خوراکی که پیش از این بسیاری از آنها در خانه های سنتی تهیه می شد باید به مغازه ها مراجعه کنیم و هزینه پرداخت کنیم، به این ترتیب چرخ‌های نظام سرمایه‌داری به ظاهر می چرخد، اما در همین راستا، نگارنده درباره مقایسه هزینه های توسعه افقی (که الگوی رایج در سبک زندگی اسلامی ایرانی بود) در مقایسه با توسعه عمودی که الگوی رایج در سبک زندگی معاصر است، پرسش هایی را به شرح زیر تقدیم می دارد:

* آیا برای مقایسه اقتصادی بودن توسعه افقی در مقایسه با توسعه عمودی، به جز محاسبه هزینه های مستقیم (نظیر هزینه زمین)، هزینه های غیر مستقیم نیز که بعضا تا چندین برابر هزینه های مستقیم برآورد می شوند مورد توجه دست اندر کاران قرار می گیرد یا خیر؟

*حسب برخی تحقیقات علمی، یکی از هزینه های پنهان توسعه عمودی، آلودگی هوا و تاثیر ساختمان های بلند مرتبه بر انباشت آلودگی به ویژه در کلانشهرها است، اکنون به صورت سالیانه، چندین هزار نفر تنها در شهر تهران به دلیل آلودگی هوا جان می سپارند، هزینه حاصل از تاثیر توسعه عمودی بر انباشت الودگی هوا و افزایش مرگ و میر شهروندان در محاسبات اقتصادی طرفداران بلند مرتبه سازی جایی داشته است یا خیر؟

*حسب تحقیقات متعدد علمی، آسیب های اجتماعی و جرم خیزی در مجموعه های بلند مرتبه و متراکم به مراتب بیشتر از بافت های افقی و کم تراکم است. آیا تاکنون هزینه های حاصل از این نوع آسیب های اجتماعی (اعم از سرقت و ناامنی ) و تاثیر بلند مرتبه سازی بر تشدید این نوع آسیبها در محاسبات اقتصادی طرفداران بلند مرتبه سازی جایی داشته است؟

*هزینه های هنگفت انتظامی و قضایی آسیب های اجتماعی (اعم از هزینه گرمخانه ها و روند قضایی و نگهداری برخی مجرمان در زندان و ) در این محاسبات دیده شده است یا خیر؟

الگوی معماری ساختمان های مسکونی، تاثیرات غیر قابل انکاری بر رفتار و تربیت کودکان ما دارد، در سبک زندگی آپارتمان نشینی، کودکان ما در بسیاری از موارد با محدودیت های گوناگون رفتاری مواجه هستند و برای مثال کمترین جست و خیز آنها از سوی بزرگترها به دلیل رعایت حال همسایه ها (به ویژه طبقات پایینتر) با محدودیت و سرکوب مواجه می شود.

کودکی که در چنین فضاهای محدود و قفس مانندی رشد می کند از پاسخگویی به بسیاری از نیازهای فیزیکی، روحی و روانی متناسب با سن خود محروم می شود و نتیجه این محرومیت ها در سال های بعد و در سنین جوانی، به صورت معضلات گوناگون، در رفتارهای اجتماعی آنها بروز می یابد.

*آیا هزینه این نوع معضلات رفتاری که بعدها در رفتار کودکان امروز (جوانان فردا) بروز می یابد در محاسبات اقتصادی آپارتمان سازی و بلند مرتبه سازی دیده شده است؟ آیا بین الگوی معماری ساختمان و افزایش تنش های خانوادگی در خانواده های امروز ایرانی (در مقایسه با خانواده های سنتی) هیچ رابطه ای وجود ندارد؟

*آیا بین افزایش نرخ نزاع در بین زوج ها و افزایش مستمر نرخ طلاق با الگوهای رایج معماری و شهرسازی ما هیچ نسبتی وجود ندارد؟ آیا هزینه های احتمالی این نوع نسبت ها در محاسبات اقتصادی آپارتمان سازی و توسعه عمودی دیده می شود؟

* توسعه عمودی در بسیاری از موارد، انسان ها را از دریافت برخی مواهب طبیعی (نظیر دریافت نور طبیعی) محروم می کند، برای مثال سایه اندازی ساختمان های بلند بر ابنیه مجاور (که امروزه در بسیاری از خیابان ها و کوچه های تهران و دیگر کلانشهرهای ما به راحتی قابل مشاهده است) باعث می شود شهروندان در بیشتر ساعات روز از امکان بهره مندی از نور طبیعی خورشید محروم باشند که این موضوع باعث می شود بدن آنها، نیاز طبیعی خود را به لحاظ موضوعاتی نظیر تامین کافی ویتامین دی که با دریافت نور خورشید رابطه مستقیم دارد تامین نکند و در نتیجه در سالهای بعد، با انواع بیماری ها و موضوعات گوناگون پزشکی مواجه می شوند، آیا چنین هزینه های پنهان و غیر مستقیم در محاسبات اقتصادی ترویج دهندگان بلند مرتبه سازی جایی داشته است؟

در همین باره ابهامات و پرسش های متعدد دیگری نیز می توان مطرح کرد (نظیر تناقض توسعه عمودی با اصول سبک زندگی اسلامی ایرانی نظیر  رعایت نشدن حریم و اشراف بصری)،  اینکه با توجه به شکل گیری کلانشهرها و افزایش جمعیت و محدودیت منابع، راه حل چیست از حوصله این یادداشت کوتاه خارج است و به مجال دیگری واگذار می شود.

اما مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران در نظر دارد این نوع هزینه های پنهان را با انجام پژوهشی با عنوان «ارزیابی آثار و پیامدهای چند وجهی رویکرد چیره شهرسازی در شهر تهران» که به تازگی فراخوان عمومی شده است برآورد کند تا مشخص شود که ترویج بلند مرتبه سازی و آپارتمان سازی در نظام شهرسازی ما تا چه حد مقرون به صرفه است و نسبت هزینه فایده آن برای شهر و مدیریت شهری به چه نحو است؟

گرچه ضرورت داشت که این مهم چند دهه زودتر و در دوره های مدیریت شهری قبلی انجام می گرفت اما امید است با انجام این پژوهش، هزینه های پیدا و پنهان رویکرد چیره و جاری شهرسازی در نظام شهرسازی ما برآوردی دقیق و همه جانبه شود.

دانشیار معماری و رئیس مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران*

 

*پی نوشت:

انتشار مطالبی با عنوان “یادداشت میهمان”، صرفا دیدگاه های پایگاه خبری آوای جامعه در حوزه های گوناگون اجتماعی نیست و تنها برای گردش آزاد اطلاعات ، بیان نظرات ، دیدگاه ها ، تبادل افکار و همچنین طرح موضوعات روز جامعه به قلم کارشناسان ، فعالان اجتماعی و مدیران منتشر می شود.