واکاوی دلایل دروغ گفتن کودکان
ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن وی میشود.
ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن وی میشود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از کودکان خردسال و آنهایی که در مرز سن تشخیص هستند، گاهی بین تخیل و واقعیت فرقی نمیگذارند و سخنی میگویند که به نظر ما دروغ است. کودکانی که آگاهانه دروغ میگویند، به طور معمول با زمینه سازیها و تدابیری از پیش تعیین شده این کار را انجام میدهند، در این دروغ گویی ها، نقشه کشی و حساب مطرح است و کودک آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار میدهد.
هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ میگویند، در واقع به کودک میآموزند که تو نیز میتوانی این کار را انجام دهی، شنیدن دروغهای افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد، به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند.
هما بهمنی روانشناس تربیتی، مشاوره ازدواج و استاد دانشگاه درباره دروغ گفتن کودکان گفت: پنج دلیل برای دروغ گفتن کودکان وجود دارد، این موارد مربوط به کودکان بالای ۶ سال است. کودکان بین ۶ تا ۷ سال بین تخیل، رویاپردازی و دروغ خیلی تفاوتی قائل نمیشوند.
وی عنوان کرد: یکی از دلایل دروغگویی کودکان، متاسفانه انتظارات و توقعات بالای والدین است، دروغ گویی، سخت گیری و اجبار والدین را به همرا دارد، متاسفانه والدین آن بخش نزیستهی خود و آرزوهایی که به آن نرسیده اند را دوست دارند فرزندانشان آرزوها را برآورده کنند. در حالی که کودکشان توانایی انجام کار را ندارند.
این روانشناس تاکید کرد: کودکان به دنبال آزادی و استقلال هستند و میلی ندارند که خواسته پدر و مادر را انجام دهند، برای مثال والدین در گذشته دوست داشتند ساز ویالون را یاد گیرند، اما نتوانستند و امروزه به کودک خود اجبار میکنند که این ساز را یاد بگیرد، این سخت گیریها باعث دروغ میشود، به این معنا که کودکان برای این که از فشار رها شوند به دروغ متوسل میشوند.
بهمنی دلیل دیگر دروغگویی را تنبیه و مجازات دانست و گفت: تحقیقاتی بین افراد ۷ تا ۱۴ سال انجام شده است که ۷۱ درصد از بچه ها، دلیل دروغگویی را ترس از تنبیه دانستند. والدین این موضوع را مدنظر داشته باشند، رفتارهای خشونت آمیز مانند تنبیه و مجازات در طولانی مدت برای کودکان عادی میشود و بچهها با جرئت بیشتری دروغ میگویند.
وی افزود: بنابراین بهتر است که والدین در رفتارشان این را لحاظ کنند که اگر کودکی دچار اشتباهی شدند، با یک انعطاف بیشتری با فرزندشان رفتار کنند و اشتباهات فرزند را با صمیمیت به آنها گوشزد کنند، کودکی که خودش را محترم بداند هرگز دروغ نمیگوید.
این روانشناس سومین عاملی که سبب دروغ گفتن بچهها میشود گفت: کودکان برای جلب توجه و دیده شدن این کار را انجام میدهند، وقتی کودکی زیاد دروغ میگوید به این معنا است که پدر و مادر به اندازه کافی وقت برای گوش دادن نگذاشتند.
وی تصریح کرد: برای مثال زمانی که کودک یک صحبت معمولی با والدین انجام میدهد و والدین مدام به چک کردن موبایلشان هستند و به فرزند توجهی نمیکنند. پدر و مادر باید برای کودکان خود وقت بگذارند و حرفهای آنها را گوش دهند، درواقع کمبود محبت و توجه عامل دروغ گویی کودکان میشود.
بهمنی عامل دیگر دروغگویی را الگوی نامناسب دانست و افزود: هیچ کودکی دروغگو به دنیا نمیآید، به عبارتی بچه ها، رفتار بزرگترها را میبینند و انجام میدهند، صدای رفتار بزرگترها آنقدری بلند است که نمیگذارد بچهها صدای کلام بزرگترها را بشنوند، هرگونه رفتاری که والدین در خانه انجام دهند بچهها الگوبرداری میکنند. کودکان پیوسته در حال ضبط رفتار والدینشان هستند.
وی خاطرنشان کرد: عامل دیگردروغ گویی، احساس حقارت است، افرادی بیشتر از دروغ گویی استفاده میکنند که در واقع مقایسه و سرزنش شوند، یا رقابت منفی داشته باشند، انسانها با تواناییهای خاص خودشان متولد میشوند و والدین باید تفاوتهای فردی را بشناسند.
وی مطرح کرد: گاهی اوقات والدین مدام فرزند خود را با خواهر، دوستان و بچههای فامیل مقایسه میکنند که این مورد یکی از عوامل تخریب رابطه است، این موضوع حتی در زندگی زناشویی هم صدق میکند، وقتی کودک احساس حقارت میکند برای جبران و این که احساس ارزشمندی کند شروع به گفتن دروغهای مبالغه آمیز، برای خودنمایی و جلب توجه کردن، میکند.
*چرا نباید دروغ بگوییم؟
بهمنی از بعد روانشناسی گفت: فردی که دروغ میگوید طرف مقابلش احساس ناامنی و رنجش میکند، برای داشتن یک زندگی رضایت مندانه و خشنود نیازمند به روابط صمیمی هستیم، مراجعانی هستند که همسر به دلیل پنهان کاری یا دروغ گفتن حس نا امنی به طرف مقابل ایجاد کرده و باعث طلاق عاطفی و یا حتی طلاق قانونی شده است به این دلیل که فرد مقابل احساس بی اعتمادی و ناامنی کرده است.
وی عنوان کرد: برای داشتن یک زندگی شاد، داشتن صداقت نیاز است، زمانی که دروغ گفته میشود تنها و بی اعتبار میشویم و روابط صمیمی را از دست میدهیم. ریشهی بسیاری از بیماریهای روحی و مشکلات در نارضایتی از روابط است. ریشهی نارضایتی از روابط، پنهان کاری و دروغ است.
این روانشناس گفت: وظیفهی پدر و مادر این است که به فرزندانشان راه حل بهتری از دروغ برای رفع مشکلاتشان آموزش دهند. کودکان نباید فکر کنند برای حل مشکلاتشان باید به دروغ متوسل شوند. زیرا دروغ باعث تخریب روابط دوستانه، زناشویی، خانوادگی و حتی شغلی فرد میشود.
*اولین راهکار خانواده در راستگویی فرزند
بهمنی با اشاره به اولین راهکار برای خانواده به عنوان درمان،گفت: والدین، راست گویی کودکان را تقویت و آن هارا تحسین کنند و پاداش بدهند،) یکی از راهکارهای دیگر این است که والدین به کودکان برچسب دروغگو نزنند.
وی موارد زیر را ادامه راهکار برای مقابله با دروغ گویی دانست:
والدین برای احتیاجات کودکانشان وقت بگذارند.
والدین انتظارات و توقعات از کودکانشان را پایین آورند.
والدین در مقابل دروغ حساسیت نشان دهند.
والدین باید به خودآگاهی برسند و الگوی مناسبی برای کودکان باشند.
در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کند.
والدین نیز باید مهارتهای رفتاری را کسب کنند تا در هر شرایطی بتوانند بر احساسات خودشان مسلط باشند و در مقابل کودکان از این مهارتها استفاده کنند.
دروغ گویی یکی از نشانههای رشد کودک است، یعنی بخشهای شناختی مغز در حال شکل گرفتن است و کودک مهارتهای شناختی را کسب کرده، اما در صورت ادامه دار بودن این روند به مداخله روانشناس نیاز دارد.