واکاوی دلایل کوچ «زیست محیطی» مردم
مهاجرت در جامعه مقصد، بر شرایط زیستی تاثیر منفی گذاشته و بر منابع آب، خاک و هوا فشار وارد میکند، هر محیطی ظرفیت محدودی دارد و زمانی که سرانه جمعیتی نسبت به ظرفیتهای زیستی بالا میرود منطقه را به خطر میاندازد.
آوای جامعه / گروه محیط زیست / حسین کرمانی
در سالهای نه چندان دور زمانی که سریالهای کارتونی مانند «مهاجران» و «خانواده دکتر ارنست» را از قاب تلویزیون مشاهده میکردیم، مهاجرت و جابهجا شدن براساس آنچه مشاهده میکردیم، برایمان تعریفهای خاص خودش را داشت، مهاجرتی که یک خانواده به دلیل تحصیل فرزند دختر خود دائم از یک شهر به شهر دیگر و از یک کشور به کشوری دیگر در سفر بود یا پزشکی که همواره به دلیل مشکلات کاری به اجبار به تنهایی یا با خانواده از یک نقطه به نقطهای دیگر در حال جابهجایی بود.
اما هیچ وقت در تخیلمان هم نمیگنجید سالها بعد در کشور شاهد نوع تازهای از مهاجرت باشیم، آن هم مهاجرتی اجباری از نوع زیستمحیطی! این روزها موج مهاجرتهای اجباری از دیگر انواع مهاجرتها در کشور پیشی گرفته است و مشکلات زیستمحیطی و عوامل محیطی خود عاملی برای مهاجرت خانوادهها از استانهای جنوبی کشور به سمت پایتخت و شهرهای بزرگی مانند اصفهان، مشهد و تبریز شده است.
این موضوعی است که جامعهشناسان و اساتید حوزه جمعیتشناسی کشور به آن اذعان داشته و بر تاثیرات منفی این موج مهاجرت یا بهتر بگوییم «کوچ اجباری مردم» از برخی استانهای جنوبی مانند خوزستان، سیستانو بلوچستان و فارس تاکید داشته و دارند.
هر چند در اصطلاح رسانهای هنوز این موضوع آنقدر مهم جلوه داده نشده است یا هنوز صدای کمی از آسیبهای ناشی از این نوع مهاجرت به گوش میرسد اما بسیاری از کارشناسان، دلسوزان محیط زیست و اساتید دانشگاه نگران هستند که در آیندهای نهچندان دور، در اثر نگاه تشریفاتی به حوزه محیط زیست شاهد موجهای پیدرپی مهاجرت و کوچ اجباری مردم در اثر مشکلات زیستمحیطی مانند خشکی تالابها و دریاچهها، ریزگردها، آلودگی هوا و بدی آب و هوا به استانهای مرکزی بویژه تهران باشیم.
آن زمان است که دیگر کار از کار گذشته است و نمیتوان چارهای برای علاج این موضوع اندیشید! برای واکاوی علمی و تخصصی دلایل شکل گیری این وضعیت و همچنین بررسی گذشته، حال و آینده، در قالب گپ و گفتی با یک جمعیت شناس و استاد دانشگاه ، موضوع مهاجرت مردم در اثر مشکلات زیستمحیطی مورد بحث و نقد و بررسی قرار گرفت.
در این گفت و گو محمود مشفق، جمعیتشناس و استاد دانشگاه در پاسخ به پرسش های خبرنگار حوزه محیط زیست «آوای جامعه» به بیان دیدگاهها و نظرات خود پیرامون این موضوع پرداخته است که متن آن هم این پیش روی شماست.
*****************
*هر از چند گاهی اخباری مبنی بر افزایش آمار مهاجرت هموطنان از یک شهر یا روستا به مکان دیگری منتشر می شود، با توجه به مشکلات زیستمحیطی منتشر شده است، اولین برداشت شما از مواجهه با چنین اخباری چیست؟
اولین موضوعی که در این باره به ذهن بنده متبادر میشود وابستگی و تاثیر متقابل بین انسان و محیط است، انسان و محیط به طور متقابل روی هم تاثیر میگذارند، برداشت من از این مطلب مهاجرت افراد در اثر مشکلات زیست محیطی وقوع یک نوع مهاجرت اجباری ناشی از عوامل طبیعی است، در کل از نظر اراده افراد ۲ نوع مهاجرت وجود دارد، یک نوع از مهاجرتها اختیاری و نوع دیگر آن اجباری است.
در مهاجرت اختیاری افراد با میل و با برنامهریزی تصمیم میگیرند برای بهتر شدن وضعیت معیشت و اقتصادی یا تحصیل مهاجرت کنند، چرا که این نوع مهاجرت با برنامهریزی صورت میگیرد و افراد تحت فشارهای بیرونی نیستند اما مهاجرت در اثر فشار محیطزیست یک مهاجرت اجباری است که نشان دهنده خروج از آستانه تحمل انسانی در انطباق با شرایط زیست خود است.
البته افراد نخبه و با هوش تلاش میکنند با تغییر محل سکونت خود به یک زندگی بهتری دست پیدا کنند نوعی استراتژی پیشرفت است که احتمال دارد به پیشرفت فردی کمک کند و هم اینکه منطقه مهاجرپذیر نیز از آن منتفع شود اما مهاجرتی که در حال حاضر از آن صحبت میکنیم نوعی استراتژی بقا است، مهاجرت به دلیل وقوع ریزگردها و گرد و غبارهای محلی نوعی مهاجرت محیطی است، در واقع برخی مناطق کشور با بحث مهاجرت اجباری محیطی یا تخلیه جمعیتی بر اثر عوامل زیست محیطی مواجه شدهاند.
*آیا پدیده مهاجرت از زوایای دیگری هم قابل طبقهبندی است؟
مهاجرت را میتوان از منظر دیگری به مهاجرتهای برنامهریزی شده و برنامهریزی نشده طبقهبندی کرد، مهاجرتهای اجباری از نوع مهاجرتهای برنامهریزی نشده به حساب میآید.
بر این اساس مهاجرت اجباری خود با توجه به عامل مسلط اثرگذار به ۲ زیرشاخه تقسیمبندی میشود، یک نوعی مهاجرتهای اجباری است که در اثر عوامل انسانی و اجتماعی مانند جنگ، انقلابها و ناامنیهایی اتفاق میافتد که روابط بین انسانها و شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آن دخیل است.
نوع دیگر مهاجرتهایی است که باز هم اجباری است اما در اثر عوامل محیطی و طبیعی به وقوع میپیوندد، خشکسالی، گرد و غبار، ریزگردها، وقوع سیل، رانش زمین، بالا آمدن سطح آب دریاها یا خشک شدن دریاچهها از مهمترین عوامل مهاجرتهای محیطی به حساب میآید. با توجه به افزایش این پدیده مقوله جدیدی تحت عنوان مهاجران یا پناهندگان محیطی در مطالعات مهاجرت جا باز کرده است.
*با توجه به شرایط موجود، آینده این وضعیت چه خواهد شد؟
در آینده موضوع مهاجرت در اثر عوامل زیستمحیطی نهتنها کاهش پیدا نمیکند بلکه وخیمتر میشود، چرا که عوامل تخریب زای محیطزیست روز به روز بیشتر میشود.
*آیا تاثیر تغییرات زیستمحیطی بر تمام اقشار جامعه یکسان است؟
بحث تغییرات محیطی زمانی اثرش ملموس میشود که تنها و اصلیترین منبع معیشت و درآمد مردم زمین کشاورزی و دامداری باشد، بیشتر مناطقی که در مسیر ریزگردها قرار دارند تنها منبع درآمدشان کشاورزی، دامداری و زراعت است.
زمانی که تنها منبع معاش افراد کشاورزی و دامداری است و زمین و محیط تخریب شده باشد هیچ گزینه دیگری جز مهاجرت پیش پای ساکنان قرار ندارد چون مهاجرت در چنین شرایطی نوعی راهبرد برای تداوم حیات است.
*تا چه اندازه این مقوله مورد توجه مدیران قرار گرفته است؟
محیط زیست و مهاجرت به طور متقابل به هم پیوسته هستند، نشانهها و علایم تخریب محیطزیست و مهاجرتهای برنامهریزی نشده در کشور به طور کامل نمایان است، این در حالی است که تغییرات زیستمحیطی کشور و بحث مهاجرت و پیامدهای آن را جدی نگرفتهایم، شاید در حدحرف یا رسانهها مواردی مطرح شود اما تاکنون اقدام موثری آنطور که باید به عمل نیامده است، در حال حاضر برخی مناطق با موضوعات زیست محیطی مواجه هستند که یکی از پاسخها به این وضعیت مهاجرت به مناطق خوش آب و هواتر است.
*آیا از نگاه کارشناسی پیامدهای مهاجرت با انجام عمل کوچ متوقف میشود؟
زمانی که مهاجران تازهوارد به یک منطقه هجوم میآورند، باعث افزایش جمعیت خواهند شد و افزایش جمعیت خود عاملی برای تخریب محیطزیست خواهد شد، زمانی که تراکم جمعیت از حد ظرفیت تحمل محیط بالا میرود باعث عبور از آستانهها و خط قرمزهای محیط زیستی میشود یعنی در هر دو حالت محیط زیست قربانی است.
مهاجرت در جامعه مقصد، بر شرایط زیستی تاثیر منفی گذاشته و بر منابع آب، خاک و هوا فشار وارد میکند، هر محیطی ظرفیت محدودی دارد و زمانی که سرانه جمعیتی نسبت به ظرفیتهای زیستی بالا میرود منطقه را به خطر میاندازد لذا جابهجاییهای بدون برنامه خود عاملی برای تخریب محیط است.
*از نظر علمی سطوحی که در اثر تخریب محیط زیست دچار آسیب میشوند شامل چه مواردی است؟
زمانی که یک منطقهای دچار تخریب زیستمحیطی میشود ۳ اکوسیستم که حیات آن وابسته و همبسته هم هستند به تدریج رو به فرسایش میگذارد البته در زمینه انسانها نقش اصلی را دارند؛ این سطوح شامل:
۱- اکوسیستم انسانی، تخریب نتایج دموگرافیک دارد، یعنی افرادی به تدریج مهاجرت میکنند تغییرات جمعیتی و دموگرافیکی ایجاد میکنند و موازنه جمعیت را به هم میزنند و عدهای افراد سالمند که توان مهاجرت ندارند در منطقه باقی میمانند. در حال حاضر بسیاری از روستاها ساختارشان سالمند شده و به تدریج تخلیه جمعیتی در آنها اتفاق خواهد افتاد.
۲- زیست جانوری منطقه که برای زیست انسانی هم مهم است تخریب میشود
۳- پوشش گیاهی هم تحت تاثیر قرار میگیرد. بدین معنی که پوشش سبز رفته رفته به سمت بیابانی شدن به پیش میرود.
*این شرایط در حال حاضر در کشور ایجاد شده است؟
بله! در برخی مناطق این شرایط آغاز شده و چنانچه چارهای برای آن اندیشیده نشود روند سریعتری را هم به خود خواهد گرفت، بحث جدی و استراتژیکی است که متاسفانه ما عمقی به آن توجه نکردهایم.
*با توجه به این موضوع، اگر حرکتهای جهادی به سرعت در این باره انجام نشود، باید منتظر چه تبعاتی در جامعه باشیم ؟ شما بهعنوان یک جمعیتشناس چه تحلیلی از این موضوع دارید؟
توجه نداشتن به نتایج زیانبار کاربریهای صنعتی و تکنولوژیک، پیامد نابرابری در بحث توسعه زیستمحیطی و جغرافیایی است، اگر این عوامل به تدریج اصلاح نشوند رنگ و بوی سیاسی پیدا میکنند. یعنی موضوع زیستمحیطی که میتوان در فرصت مناسب به آن پاسخ مناسب داد و آن را حل کرد، در صورت نداشتن چارهاندیشی بموقع در بلندمدت به موضوعات سیاسی تبدیل میشود.
بنابراین باید توجه داشت تغییرات زیستمحیطی و پیامدهای جمعیتی به سرعت در حال وقوع است اما ما به کندی عمل میکنیم.
*رسیدگی به مشکلات زیستمحیطی و ساماندهی به وضعیت مهاجرت تا چه اندازه در اولویت سازمانهای مربوط قرار دارد؟
استانهایی مانند خوزستان یا ایلام همواره بهعنوان استانهای مهاجرفرست مطرح بودهاند اما در دهههای ۸۰ و ۹۰ این آمار تشدید شده و میزان مهاجرتها با رشد مواجه شده است، این تغییرات آماری نشاندهنده ایجاد عامل دیگری برای تشدید مهاجرت است که وجود آن از در اولویت نبودن مشکلات زیستمحیطی برای ما حکایت دارد.
*آقای مشفق! به نظر شما وضعیت مهاجرت در حال حاضر در چه شرایطی قرار دارد؟
به طور کلی میتوان گفت حجم جابهجاییهای مهاجرتی کشور در ۳ دهه گذشته به نسبت بالا و رو به افزایش بوده، یا به عبارتی جمعیت کشور در سطح ملی متحرک تر شده است و به طور مسلم این جابهجاییها منجر به تغییراتی اساسی در الگوهای توزیع مکانی و فضایی جمعیت در سطح کشور شدهاند.
استانهایی که بیشتر توسعه یافتهاند بهعنوان نقاط جذب مهاجران عمل کردهاند و استانهای کمتر توسعه یافته بهعنوان نقاط دفع مهاجران عمل کردهاند، قابلیت جذب و دفع مهاجرتی استانها تابع مکانیسمهای اقتصادی و جمعیتی آنها بوده است، استانهایی چون استانهای تهران، قم، اصفهان، سمنان و یزد همواره مهاجرپذیر بودهاند و استانهایی چون همدان، کردستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خوزستان، کرمان، اردبیل، سیستانوبلوچستان، کرمانشاه و آذربایجانغربی مهاجرفرست.
*برای کاستن از آمار مهاجرت و پیشگیری از تبعات اجتماعی آن چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
ساماندهی و احیای شرایط زیست محیطی کشور باید در سطوح منطقهای، ملی و فراملی پیگیری شود، مدیران سازمان حفاظت محیط زیست باید با اولویتبندی مشکلات، موضوعات حاد زیست محیطی را در اولویت قرار دهند و با برنامهریزیهای بلندمدت و کوتاهمدت برای ایجاد امید در جامعه و ماندگاری افراد در شهر و دیارشان عمل کنند، از طرفی از طریق کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی میتوان منابع ریزدگردها و گردغبارها را که منشاء خارجی دارند پیگیری و به بهبود اوضاع کمک کرد.
*راهکار شما بهعنوان یک جمعیتشناس برای ماندگاری جمعیت بومی در مناطق چیست؟
ما به یک اولویتبندی و طبقهبندی در زمینه محیط زیست و مهاجرت در اثر مشکلات زیستمحیطی نیازمندیم، در حال حاضر بسیاری از کشورها در بحث آمایش سرزمین و محیط زیست فعال هستند، برای مثال کره جنوبی کشور را به ۱۵ منطقه براساس ظرفیتهای موجود تقسیم کرده است.
در کشور ما هم نیاز به چنین برنامهریزیهایی احساس میشود باید در کنار مسائل آماری و با توجه به نوع مسائلی که در منطقه وجود دارد موضوعات زیست محیطی نیز لحاظ شود و با طبقهبندی دقیق مراکز مهاجرفرست، مناطق در معرض تخریب و مناطق در معرض تخلیه را شناسایی کرده و اولویتبندی کنیم، اینکه تنها در رسانهها صحبت کنیم مشکلی از محیطزیست حل نمیشود، در واقع به عمل کار برآید.
تا اقدامی انجام نشود، مشکل پابرجاست و این اقدامات هم مسکن و موقتی نیست، حداقل یک تا ۲ دهه زمان لازم دارد تا اتفاقی بیفتد. همانطور که بهتدریج این موضوعات شکل گرفته راهحلها هم زمانبر است.
********
*هشدار مهم : برداشت و نقل مطالب اختصاصی سایت” آوای جامعه” بدون ذکر منبع مجاز نیست و در صورت مشاهده نه تنها پیگرد قانونی دارد ، بلکه از طریق شبکه های اجتماعی هم به صورت گسترده به مخاطبان اطلاع رسانی می شود ( از اینکه این موضوع را رعایت می کنید متشکریم)