آیا تغییر کتب درسی هوشمندانه است ؟
در اینکه کتابهای درسی باید هر چند سال یکبار با جدیدترین متد روز دنیا و همچنین نیازهای جامعه اسلامی تطبیق داده شود، هیچ شکی نیست اما موضوعی از نگاه برخی از کارشناسان مغفول مانده است….
آوای جامعه / گروه آموزش و پروش / کبری جعفری
مدتی است که بحث تغییر محتوای کتابهای درسی نقل محافل و رسانههای گوناگون است و مهمترین دیدگاه هم حول محور تغییرات جدید در کتابهای درسی برخی از مقاطع تحصیلی متمرکز شده است. در اینکه کتابهای درسی باید هر چند سال یکبار با جدیدترین متد روز دنیا و همچنین نیازهای جامعه اسلامی تطبیق داده شود، هیچ شکی نیست اما موضوعی که از نگاه برخی از کارشناسان در حوزه تالیف کتابهای درسی و آموزش و پرورش مغفول مانده است، مربوط به گشایش بابهای تازهای در کتابهای درسی مرتبط با نیازهای روز جامعه است.
این روزها چند موضوع مهم اجتماعی در جامعه مطرح است که به نظر میرسد در پروسه تغییرات کتابهای درسی باید به این موضوعات دقت شود. موضوعاتی که شاید در چند سال گذشته کمتر در جامعه و بهتر است بگوییم در زمان نگارش کتابهای درسی مطرح بوده است و اثری از آنها در جامعه ایران وجود نداشته است.
بحث مهم سبک زندگی ایرانی
شاید بتوان مهمترین دغدغه رهبر انقلاب در سالهای گذشته را در حوزه سبک زندگی ایرانی – اسلامی دانست؛ موضوعی که روز به روز در هیاهوی زندگی ماشینی امروزی اهمیت آن دو چندان برای همگان مشخص میشود.
به راستی چگونه میخواهیم سبک زندگی ایرانی – اسلامی را از دوران مدرسه به فرزندانمان آموزش دهیم. بیشک آموزش و پرورش نقشی اساسی و کلیدی در این حوزه داشته و دارد اما چگونه میخواهیم سبک زندگی را در کتابهای درسی قرار دهیم، آیا غیر از این است که باید برای این کار ساعتها کار کارشناسی و پژوهشی انجام شود؟
مسلم است که به همین راحتی نمیتوان این کار را انجام داد، چرا که بحث سبک زندگی، موضوعی اساسی است و برای دانشآموز مقطع ابتدایی باید با ظرافت و هوشمندی ویژهای ارائه شود.
دانشآموز مقطع ابتدایی دغدغههای مقتضی سن خودش را دارد و به همین دلیل با مبحث سبک زندگی ایرانی – اسلامی بیگانه است، در نتیجه آموزش و پرورش برای اینکه این موضوع مهم از همان دوران مدرسه ملکه ذهن فرزندانمان شود در کنار خانواده نقش مهمی دارد. البته برای تدریس مباحث مرتبط با سبک زندگی نباید افراد را وادار به خواندن کتاب کرد، معلم هم سر کلاس نباید اینگونه مباحث را به صورت مستقیم طرح کند، بلکه این مباحث مفهومی است، معلم سر کلاس فقط باید تحلیل کند، باید کلیاتی را بیان کند و چشماندازی از موضوع را ارائه دهد و دانشآموز خود مطالب را مطالعه کند تا با مفهوم و ضرورت آن به درستی آشنا شود و تفاوتهای زندگی امروزی را با آنچه در سبک زندگی ایرانی – اسلامی مد نظر است به خوبی درک کند.
افزایش جمعیت و نقش آموزش و پرورش
شاید در وهله اول این پرسش به وجود آید که افزایش جمعیت چه ارتباطی با دانشآموز دبستانی دارد و مقتضای سن و سال دانشآموزان ابتدایی نیست؟ در پاسخ به این پرسش باید اذعان داشت که در چند سال گذشته به دلیل سیاستهای اشتباه، شعار«فرزند کمتر، زندگی بهتر» به نوعی برای بسیاری از خانوادهها و فرزندانشان جا افتاده است و هنوز که هنوز است بر زبان بسیاری از خانوادههاست.
از سوی دیگر بسیاری از خانوادهها در اثر نگرش نادرست و تغییر برخی از ارزشها سیاست تک فرزندی را در پیش گرفتهاند و فرزندان همین خانوادهها این روزها در مدارس مشغول تحصیل هستند. بیشک دانشآموزی که تک فرزند باشد، نیازهایی دو چندان برای ارتباط با همسن و سالانش در مدرسه و جامعه دارد و مدرسه بهترین فرصت برای ارتباط اینگونه از دانشآموزان با همسن و سالان خودشان است.
اگر بتوانیم به صورت ماهرانه، زیرکانه و هوشمندانه بحث افزایش و نیاز کشور به نیروهای جوان و تعدد فرزندان در خانوادههای ایرانی را برای دانشآموزان مطرح کنیم، برای دانشآموز از همان مقطع ابتدایی ضرورت این موضوع احساس میشود و در آینده دیگر مشکلی با طرح اینگونه مسائل نخواهد داشت./ انتهای مطلب
*هشدار مهم : برداشت و نقل مطالب اختصاصی سایت” آوای جامعه” بدون ذکر منبع مجاز نیست و در صورت مشاهده نه تنها پیگرد قانونی دارد ، بلکه از طریق شبکه های اجتماعی هم به صورت گسترده برای مخاطبان اطلاع رسانی می شود ( از اینکه این موضوع را رعایت می کنید متشکریم)