آسیب های برداشت بیرویه گیاهان کوهی
یک کارشناس محیط زیست نسبت به از بین رفتن گونههای گیاهی کوهستان بخاطر علفچینی و برداشت بیرویه گیاهان کوهی هشدار داد.
یک کارشناس محیط زیست نسبت به از بین رفتن گونههای گیاهی کوهستان بخاطر علفچینی و برداشت بیرویه گیاهان کوهی هشدار داد.
به گزارش ایسنا، سید مهدی مجتهدی با بیان اینکه «البرز» و «زاگرس» دو رشته کوه اصلی و اساطیری ایران هستند، گفت: رشته کوه زاگرس از نظر موقعیت جغرافیایی در مسیر جریانهای هوایی که از مدیترانه میآید، قرار دارد و با قلههای مرتفعش چون سدی رطوبت را جذب میکند بنابراین بخش مهمی از منابع آب کشور و سرچشمه رودهای حیات بخش جلگه خوزستان و فلات مرکزی مانند کارون، دز، کرخه، جراحی، مارون و زاینده رود به یخچالها و ارتفاعات زاگرس است. قلمرو نیمی از عشایر ایران در محدوده کوهستان زاگرس است و این رشته کوه علاوه بر پشتیبانی معیشت اهالی مردم محلی همزمان عامل مهم حفظ تنوع زیستی، پایداری مراتع، جنگلهای بلوط و آب است.
وی با اشاره به اینکه بخشی از تهدیدات کوهستانهای ایران در سطح کلان و بزرگ مقیاس است، گفت: از جمله این تهدیدات میتوان به طرحهای معدنکاری یا راهسازی اشاره کرد که بدون ضوابط زیست محیطی در بکرترین مناطق کشور بهره برداری و یا اتوبان و جاده احداث میشود که باعث فرسایش شدید خاک و آسیب رساندن به جنگلها و مراتع میشود. پروژههایی چون خطوط انتقال گاز یا طرحهای انتقال آب نیز پیامدهای مخربی برای منابع طبیعی بویژه در کوهستانها دارد.
این دکتری برنامهریزی و آموزش محیط زیست در ادامه تصریح کرد: دولت متولی اصلی اجرا و نظارت بر پروژههای عمرانی کلان است و باید رعایت ضوابطی چون ارزیابی اثرات زیست محیطی در انجام این طرحها الزامی و واقعی باشد.
این کارشناس محیط زیست در ادامه گفت: همزمان با تهدیدهای کلان، برخی بهرهبرداریها در سطح محلی و خُرد توسط جوامع محلی انجام میشود که مخرب کوهستانهای ایران است مانند رواج معضل زغالگیری در جنگلهای بلوطی زاگرس که با قطع «درختان کنُد رشدی» انجام می شود این در حالیست که برای اینکه تنه آن به قطر حدود یک متر برسد لازم است حداقل ۲۰۰ سال درخت عمر کند اما در این مناطق به سادگی و خیلی ارزان به ازای کیلویی کمتر از ۱۰ هزار تومان درختان را زغال میکنند و متاسفانه زغالگیری در برخی روستاهای زاگرس شغل و معیشت اصلی مردم آن منطقه است.
وی ادامه داد: مساله دیگری که در حوزه تنوع زیستی کوهستانها بسیار مخرب است و مردم محلی در آن دخیل هستند برداشت بیرویه گیاهان کوهی و علفچینی است که از اوایل بهار در کل ایران، از استانهای آذربایجان و کردستان تا البرز و تهران آغاز می شود و در تمام این مناطق مردم اقدام به چیدن گیاهان کوهی میکنند و برخی از این گیاهان کمیاب مانند «کرفس کوهی» یا «بن سرخ» (ریشه قرمزی دارد و از خانواده پیازهای کوهی (آلیومها) است) در معرض انقراض محلی قرار داده است بطوریکه گیاه بن سرخ با قیمت بیش از ۲۰۰ هزار تومان به فروش می رسد که خود نشان از کمیاب شدن شدید آن است.
وی افزود: برای مشاهده ابعاد و پیامدهای بحران علفچینی لازم نیست راه دور بروید. در کوههای شمال تهران «توچال» نیز گیاه «والک» از خانواده پیازهای کوهی در بسیاری از مناطق از بین رفتهاست و اگر برداشت بیرویه گیاهان ادامه پیدا کند برخی از این گونههای گیاهی کوهستانی ایران کاملا از بین خواهند رفت.
مجتهدی افزود: گیاهان خانواده «ارکیده» در سطح جهانی گونه در خطر انقراض هستند، این گیاهان که نام فارسی آن «ثعلب» است در بستنیسازی کاربرد دارد و برای تولید بستنی درجه یک در ایتالیا مشتری ویژه دارند. این بازار موجب شده گونههای در خطر انقراض ارکیده بهصورت قاچاق و فلهای از کردستان و آذربایجان با قیمت بسیار نازل به بازارهای ترکیه ارسال و پس از بسته بندی به اروپا صادر شود اما ادامه این روند برای تنوع زیستی گیاهی کشور فاجعه بار است.
این دکتری برنامهریزی و آموزش محیط زیست درباره راه حل معضلهای علفچینی بیرویه یا زغالگیری اظهار کرد: همزمان با حفاظت باید برای جوامع محلی معیشتهای پایدار در مناطق کوهستانی تعریف و تنوع بخشی به درآمد اهالی از طریق رونق گردشگری پایدار یا زنجیره ارزش در بهره برداری خردمندانه گیاهان دارویی ایجاد شود. واقعیت این است که این مشکلات پیچیده راه حل ساده ندارند و نیازمند سرمایهگذاری برای برداشت خردمندانه از محصولات جانبی جنگل و کوهستان است.
وی ادامه داد: برای ارتقای حفاظت از کوهستانهای ایران میتوان از دانش بومی جوامع محلی استفاده کرد مانند سنت «غنی قرق» و«دشتبانی» یا «صحراپایی» که سالها در مناطق عشایری زاگرس در بین عشایر بختیاری و قشقایی وجود داشته است و اگر بتوان با کمک مردم محلی آن را احیا کرد این امکان فراهم میشود که علفچینی کنترل و زمانمند شود و اجازه علفچینی پیشرس داده نشود تا گیاهان بتوانند به مرحله بذرافشانی برسند.
این کارشناس محیط زیست افزود: نمونه دیگری از دانش بومی در علف چینی رعایت تناوب برداشت بر اساس کمربندهای ارتفاعی است به صورتیکه سنت علفچینی ابتدا از دامنه کوهها آغاز سپس در ارتفاعات انجام شود زیرا دمای هوا در دامنهها بالاتر و گرمتر است و گیاهان زودتر به مرحله گلدهی میرسند و این کار فرصتی را فراهم می کند تا گیاهان نارس در ارتفاعات بالاتر برداشت نشوند تا زمانیکه گل دهی داشته باشند و تکثیر شوند.
مجتهدی در پایان گفت: درنتیجه اگر بتوان دانش بومی جوامع محلی را به رسمیت شناخت، ثبت و استفاده کرد و در مناطقی نیز مدیریت عرصههای جنگلها و مراتع را به خود جوامع و تشکلهای محلی سپرد آنان خود ظرفیت و شناخت لازم برای جلوگیری از علفچینی بیرویه و خارج از فصل را دارند.